آب رادياتور ماشين بخور محتاج نامردان نباش!
««««برای دیدن بقیه موضوع به ادامه مطلب مراجعه کنید»»»»
آدم ديوانه را بنگي بس است خانه پرشيشه را سنگي بس است!
اتوبوس من غصه نخور ، منم يه روز بزرگ ميشم ! ( ژيان )
اگر از عشقت نكنم گريه و زاري به جهنم كه مرا دوست نداري !
اگه الله كند ياري چه اف باشد چه سوسماري !
اگر خواهي بميري بي بهانه بخور ماست و خيار و هندوانه !
التماس۲A !
اي بلبل اگر نالي من با تو هم آوازم تو عشق گل داري،من
عشق گل اندامي !
اي روزگار با ما شدي ناسازگار!
بپر بالا كه گيرت نمياد !
باغبان در را مبند من مرد گلچين نيستم من خودم گل دارم و محتاج
يك گل نيستم!
بحث۳۰يا۳۰ ممنوع !
بخور و بخواب كارمه الله نگهدارمه!
به مادرت رحم كن كوچولو ! نوكرتم ننه!
بهتر ازمن چه كسي
جواب :به تو چه فضولي ؟
تا جام اجل نكردم نوش هرگز نكنم تو را فراموش !
تا سگ نشوي كوچه و بازار نگردي تا كوچه و بازار نگردي
نشوي گرگ بيابان!
تاكسي نارنجي از من نرنجي!
تجربه نام مستعاري است كه بر خطاهاي خود ميگذاريم!
جرم به دنيا آمدن ‹‹ شهرت =پشيمان — نشاني=بي نشان ››!
جون من داداش يه خورده يواش!
جهان باشد دبستان و همه مردم دبستاني چرا بايد شود طفلي ز روز امتحان غافل؟!!
داداش مرگ من يواش امان از دست گلگير ساز و نقاش!
درخت مكر زن صد ريشه دارد فلك از دست زن انديشه دارد!
در طواف شمع ميگفت اين سخن پروانه اي سر پيچ سبقت نگير جانا مگر ديوانه اي!
دلبرا دل به تو دادم كه به من دل بدهي دل ندادم كه به من ساندوچ و دلمه دهي!
دلبري دارم چو مار عينكي خوشگل و زيبا ولي كم پولكي!
دنبالم نيا آواره ميشي!
دنيا همه هيچ و اهل دنيا همه هيچ اي هيچ تر از هيچ تو بر هيچ مپيچ!
دو دو تا هفتا كي به كيه!
حالا كه خر تو خره ماهم پيرايدم ( ژيان ) !!
رخش بي قرار!
رقيف بي كلك مادر!
رنج گل بلبل كشيد و برگ گل را باد برد رنج دختر مادر كشيد و
لذتش داماد برد!
رود ميرود اما ريگذارش ميماند !
زندگي بدون عشق مثل ساندوچ بدون نوشابه هست!
زندگي بدون عشق مانند شلوار بدون كش هست!
«zoor nazan farsi neveshtam»
ژيان عشقت مرا بيچاره بنمود ز شهر و خانه ام آواره بنمود!
سر پاييني نوكرتم سر بالايي شرمندتم ( ژيان )
شب و روز رانندگي در جاده ها كار من است از خطر باكي ندارم چون خدا
يار من است!
عشق ميكروبي است كه از راه چشم وارد ميشود و قلب را عاشق ميكند!
قربان وجودي كه وجودم ز وجودش بوجود آمده است!
كوه از بالا نشيني رتبه اي پيدا نكرد جاده از افتادگي از كوه بالا ميرود!
گاز دادن نشد مردي عشق آن است كه بر گردي!
گدايان بهر روزي طفل خود را كور ميخواهند طبيبان جملگي خلق را رنجور ميخواهند!
تمام مرده شويان راضيند بر مردن مردم بنازم مطربان را كه خلق را مسرور ميخواهند!
گلگيرم ولي گل نميگيرم!
يه بار پريدي موتوري دو بارپريدي موتوري آخر مي افتي موتوري
لاستيك قلبمو با ميخ نگات پنچر نكن
بوق نزن ژيان ميخورمت
بر در ديوار قلبم نوشتم ورود ممنوع
عشق آمد و گفت من بي سوادم
پشت يه ژيان هم نوشته بود:
جد زانتيا
قربان وجودت که وجودم زوجودت بوجود آمده مادر
شتاب مكن،مقصد خاك است
رادياتور عشق من ازبهر تو، آمد به جوش
گر نداري باورم بنگر به روي آمپرم
تو هم قشنگي
کاش جاده زندگي هم دنده عقب داشت
سر پاييني برنده
سر بالايي شرمنده
داداش مرگ من يواش
*
كاش ميشد سرنوشت را از سر نوشت
*
تند رفتن که نشد مردي
چشم انتظارم كه برگردي
*
يا اقدس
يا هيچكس
*
زندگي نگه دار پياده ميشم
آيي بي وفا کجا ميري
اونطرفي که ورود ممنوعه
*
محبت از درخت آموز که سايه از سر هيزم شکن هم برنميدارد
*
درياي غم ساحل ندارد
*
بابا تو ديگه کي هستي
*
قربون دل غريب پرستت
*
داداش، جون من يواش
*
خوش غيرت
*
بي تو هرگز ............ باتو ؟؟؟؟ عمرا
*
از عشق تو ليلي ........... رفتم زير تريلي
*
دنبالم نيا اسيرم مي شي
*
همه از مرگ مي ترسند من از رفيق نامرد
*
در پناه مولا
*
به مد پرستان بگو آخرين مد کفن است
چون تکی با نمکی