آن روز هاصدای تودر گوشم می پیچید
و خوابم می کرد
این شب هاصدای تودر قلبم می پیچد
و بیدارم می کند
…
لقمــــه بزرگتر ازدهانت بودم
برای همین بودکه مرا خرد میکردی
تا انـــدازه شوم
…
هیس!
کمی آرامتر تنها شو؛ بی صداتر بشکن
آهسته تر سراغش را بگیر؛ ممکن است بیدار شود
وجدان نداشته اش!
هیس!
کمی آرامتر تنها شو؛ بی صداتر بشکن
آهسته تر سراغش را بگیر؛ ممکن است بیدار شود
وجدان نداشته اش!
…
پنجره ی باران خورده ات را باز کن. چند سطر پس از باران.
چشمهایم را ببین که هوایت دیوانه شان کرده.
دلم برایت تنگ است.
…
به سلامتی دلی که خسته س ولی بازم رو پای خودش وایمیسته …
…
دوست بدار آن هایی را که در زندگیت نقش داشتند نه آن هایی که برایت نقش باز کردند!!!
…
سلامتی اونی که تو خیالمونه ولی بیخیال مونه!
…
به بعضیا باید گفت یه برنامه بذار دیگه نبینمت . . .
…
هیچ وقت درد دل هایت را به کسی نگو،
یاد میگیرند چگونه دلت را به درد آورند…
…
یاد گرفتم
دستانم اینبار که یـــخ کرد
دیگر دستانت را نگیرم
آستین هایم از تو با ارزشتر و ماندنی ترند
…
ببخش اگه تورو گرفتم از خودم…
ببخش اگه مزاحم دلت شدم…
اگه یه ریز از این علاقه دم زدم…
منو ببخش،سکوتتو بهم زدم..
…
مثل لیوانی شده ام که لبه اش پریده باشد!
تشنه که شدی مراقب باش !
عجیب وحشی ام…
…
یاد…!
چراغی که مال من است…
ولی خاموش در دل های همـــه.
…
آب نریختـــــم که برگردی
آب ریختـــــم تـــا پاک شود
هر چه رد پای توست، از زنـــدگیـــ ام…!
…
چـه تـجـارت نـاشـیـانه ای بـود
آن هـمـه نـازی کـه مـن از تـو خـریـدم . . .
…
چشم هایت وقتی دروغ می گویی زیبا تر می شوند…
اگر می خواهی زیبا ترین باشی
همیشه به من بگو دوستت دارم …!!
…
مشکل از جایی شروع میشه که …
دلتنگ کسی باشی که نیست،
حوصله کسی رو نداشته باشی که هست …
…
خوب که فکر می کنم
می بینم گاهی یک شکلات ِ مغزدار
بیشتر میچسبد
تـــــا
عاشقانه های این عاشق های تو خالی!
…
من خودم را به تو تقدیم کردم و تو مرا به هیچ فروختی …
چه معامله ی پایاپایی …
…
بعضیا کاری باهات میکنن که یادآوری تمام لطف هایی که در حقشون کردی …
به شدت از خودت متنفرت میکنن!
…
این روزها به هرکی پر و بال بدی به جای اینکه باهات پرواز کنه ، واست دم در میاره …
…
لقمــــه بزرگتر ازدهانت بودم
برای همین بودکه مرا خرد میکردی
تا انـــدازه شوم
…
میخواهمت چنانکه شب خواب را
می جویمت چنانکه لب تشنه آب را
حتی اگر نباشی می آفرینمت
چنانکه التهاب بیابان سراب را
…
من صبورم اما …
بی دلیل از قفس کهنه ی شب میترسم
بی دلیل از همه ی تیرگی تلخ غروب و چراغی که تو را
از شب متروک دلم دور کند، میترسم
…
کوچه را دیدی ب وقت شـــب چقدر تنها میشود …
بی تو از آن کوچه تنها ترمــــ …
…
شبها وقتی می خوای بخوابی میبینی کسیو نداری!!!
که بهت فکر کنه!!!
اینجاست که:
میفهمی برخلاف شلوغیه درونت …
چــقدر تـنهـایی . . .
…
آن روز هاصدای تودر گوشم می پیچید
و خوابم می کرد
این شب هاصدای تودر قلبم می پیچد
و بیدارم می کند
…
روز روشن میره باز شب میرسه
غم میاد به هر دری سر میزنه
مگه میشه چشامو هم بزارم
وقتی غم قلبمو خنجر میزنه . . .